معنی از اسطوره هاى یونان باستان
حل جدول
ایکاروس
زن اسطوره ای یونان باستان
ونوس
سراینده یونان باستان
هوراس
هسیود
قانونگذار یونان باستان
سولون
فیلسوف یونان باستان
فیلون
مخترع یونان باستان
هورن
هرون
شهر یونان باستان
هالیکارناس
تاریخنگار یونان باستان
کتزیاس
فارسی به عربی
اسطوره
لغت نامه دهخدا
اسطوره. [اُ رَ] (ع اِ) اسطور. اسطاره. سخن پریشان و بیهوده. سخن باطل. (غیاث). || افسانه. (مهذب الاسماء) (غیاث). ج، اساطیر:
قفل اسطوره ٔ ارسطو را
بر در احسن الملل منهید.
خاقانی.
فرهنگ عمید
قصهها و حکایتهای بازمانده از دوران باستان دربارۀ خدایان، قهرمانان، و به وجود آمدن اشیا و حوادث،
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
926